سیاستگذاری رفاهی امروزه به بخش جداییناپذیر تمام دولتهای مدرن بدل شده است. تنظیمگری و ایفای نقش فعال در حوزه بیمههای اجتماعی، بازنشستگی و مستمری، حمایت خوراکی، تامین حداقل معیشت، نظامهای یارانهای، آموزش، بهداشت و سلامت، مسکن و … بخش جداییناپذیر کارکردهای دولت مدرن قلمداد میشود. این سیاستها با قبض و بسط متفاوت و وابسته به گرایشهای اقتصادی دولتها، بافت اجتماعی و ساخت سیاسی هر کشور اعمال میشود. آشنایی با ابعاد مختلف این سیاستها و نمونههای عملی سیاستگذاری رفاهی ضرورتی انکارناپذیر برای تدوین سیاستهای رفاهی در ایران نیز هست. در همین راستا استخراج برخی از نمونههای سیاستگذاری موفق در کشورهای مختلف بر اساس سفارش معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دستور کار مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاد دانشگاهی قرار داشته است. مجموعه کلیپهای «مطالعه تطبیقی نظامهای رفاهی کشورهای جهان» در این راستا طراحی و منتشر میشوند.
دولت رفاه کانادا یک سیستم چند میلیارد دلاری است که سالها به اقتصاد ما کمک کرده است. بنابراین بیایید دولت رفاه خود را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم.
دولت رفاه کانادایی چیست؟ مجموعهای از برنامههای دولتی است که به خانوادههایی که نیازمند مساعدت مالی هستند، پول پرداخت میکند. بودجه هر یک از این برنامهها توسط دولتهای فدرال، استانی و محلی تأمین می شود اما هر استان و منطقه سیستم منحصر به فرد خود را دارد. ایده نظام رفاهی پس از جنگ جهانی دوم مطرح شد، اما این نظام تا سال ۱۹۶۰ رسما تأسیس نشد. این ایده اگرچه در ابتدا بحثبرانگیز بود، اما در حال حاضر یکی از با ارزشترین مفاهیم در جامعه کاناداست.
چرا نظام رفاهی ایجاد شد؟
وقوع جنگ جهانی اول و سقوط بازار سهام در سال ۱۹۲۹، تورم منفی و رکودی بزرگ را در پی داشت. وضعیت اقتصادی ما روزبهروز بدتر میشد و پول رایج کشور کاملاً بیارزش شد. در نتیجه ایده رفاه یک ضرورت به نظر میرسید که مردم میخواستند آن را به واقعیت تبدیل کنند.
واکنش ها به رفاه
دو واکنش اصلی نسبت به ایدۀ رفاه وجود داشت:
۱٫ مخالفت با آن
این دسته از افراد احساس میکردند که دولت به آنها صدقه میدهد. مردم باید انگیزه لازم را برای کسب درآمد به دست آورند، در حالی که اگر دولت به آنها پول بدهد، دیگر انگیزهای برای کار نخواهند داشت.
۲٫ طرفداری از آن
این افراد با آگاهی از اینکه از مستمری، بیمه و امنیت برخوردارند، احساس راحتی میکنند. نموداری که در این صفحه به نمایش درآمده، نحوه توزیع مالیات برای ایجاد نظام رفاهی را نشان میدهد. مبلغ داخل پرانتز مقدار مالیاتی است که در کشور ما به یک هدف خاص اختصاص مییابد و مبلغ کل، تخمینی از مقدار پولی است که سالانه در آن بخش توزیع میشود. همانطور که مشاهده میکنید بخش زیادی از مالیات ما به حمایت از سالمندان تعلق میگیرد. این به این دلیل است که جمعیت زیاد حاصل از دورۀ انفجار جمعیت، در حال رسیدن به سن بازنشستگی هستند و این بدان معناست که ما باید از تعداد بیشتری از بازنشستگان حمایت کنیم. اکنون میخواهیم مزایای و معایب رفاه را بررسی کنیم:
۱- مراقبتهای بهداشتی: بدون مراقبتهای بهداشتی، افرادی که درآمد کافی ندارند، زندگی کوتاهتر و ناسالمتری خواهند داشت، زیرا پول کافی برای تقبل هزینۀ مراقبتهای پزشکی ندارند.
۲- حمایت از کودکان: اگر خانواده درآمد کمی داشته باشد، این مسئله به شدت بر فرزندان آنها تأثیر میگذارد. به عنوان مثال بر تغذیه، پوشاک و آموزش این کودکان. دولت رفاه این خانوادهها را قادر میسازد چیزهای بیشتری برای فرزندانشان فراهم کنند تا آنها بتوانند زندگی راحتی داشته باشند.
۳- جرم کمتر: پرداخت پول به کسانی که به آن نیاز دارند، نیاز آنها به ارتکاب جرم برای کسب پول و دارایی را از بین میبرد.
۴- توزیع درآمد: دولت رفاه توزیع ثروت در جوامع را تسهیل میکند. جوامعی که به لحاظ ثروت نابرابری بیشتری را تجربه میکنند، به طور کلی از آشفتگی اجتماعی و سیاسی بیشتری رنج میبرند.
اما معایب رفاه:
۱- خطر تقلب: دولت باید به دقت هر یک از موارد پرداختیِ نظام رفاهی را بررسی کند تا اطمینان حاصل کند که افراد غیرنیازمند ادعای نیازمندی نمیکنند. کسانی که به ناحق ادعا میکنند که نیازمندند، مجرم هستند و احتمال کمک به کسانی را که واقعاً به آن احتیاج دارند، کاهش میدهند.
۲- وابستگی: نظام رفاهی ممکن است این تصور را در مردم ایجاد کند که بدون اشتغال نیز میتوانند پول دریافت کنند و این امر اساساً به کاهش انگیز کار کردن در افراد منجر گردد.
۳- از ازدواج جلوگیری میکند: درآمد افراد متأهل با هم جمع میشود که این امر مانع از استحقاق آنها برای دریافت حمایتهای آتی میشود. این مسئله، انگیزه افراد را برای ازدواج کاهش میدهد. این معایب قابل حل است و نباید به خاطر این معایب دولت رفاه را کنار گذاشت.
ترجمه: دفتر حمایتی و توانمندسازی معاونت رفاه اجتماعی وزارت تکاور